حسین فرختار، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی استان گیلان در گفت وگو با ایکنا از گیلان، به نقشآفرینی سلبریتیها و چالش گروههای مرجع در جامعه امروز اشاره کرد و گفت: ویژگیهای فرهنگی و رفتاری مردم در جوامع مختلف بیش از اینکه معلول تفکر و برنامهریزی باشد، ناشی از واکنش آنان نسبت به محیط پیرامونی و در نهایت یادگیری و انتقال آن به نسلهاست.
وی افزود: فرهنگ به معنای دقیق کلمه «واکنش افراد به واقعیات و محیط پیرامون است» و از این منظر متغیری وابسته به شمار می رود. از طرف دیگر همیشه اندیشیدن بر روی یک سلسله مواد خام صورت می گیرد و مواد خام هم از آنچه از دیگران میشنویم و یا میخوانیم به دست میآید.
این مسئول فرهنگی با بیان اینکه از دیدگاه «اریش فروم» در کتاب «گریز از آزادی» انسان آزاد آفریده شده است، اظهار کرد: این آزادی چندان برای انسان خوشایند نیست، زیرا میداند که آزادی موجب مسئولیت و تعهد است؛ لذا بهدنبال راهی است که مسئولیتش را برعهده دیگری بیاندازد.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: انسان در تحلیل روانشناختی آمادگی پذیرش اتوریته فکری را دارد؛ حال ممکن است این اتوریته یک روحانی باشد یا یک استاد دانشگاه، یک عارف، یک فیلسوف و...
وی پایه انسانیت در نظریه «امانوئل کانت» را بر دو اصل عقلانیت و آزادی استوار دانست و اظهار کرد: حفظ این دو گوهر مستلزم هزینه خوداندیشی و مسئولیتپذیری است.
فرختار با بیان اینکه اغلب انسانها حاضر هستند ما بهازای پرداخت هزینهها، آزادی خود را در اختیار اتوریته قرار دهند و او مسئولیتش را بپذیرد، گفت: انسان تلاش می کند تا بیشترین ظرفیت را برای سود داشته باشد و طبیعتاً چیزهایی را از دست خواهد داد.
وی یادآور شد: امروزه جامعه در آستانه تحول فرهنگی متأثر از گسترش شبکههای اجتماعی قرار دارد و رسانههای خرد در زنجیره رسانههای بزرگ قرار گرفته اند. در واقع جامعه توانسته تقاضا و نیازهای خود را به حوزه عمومی منتقل کند و گفت وگوی جمعی را میسر سازد و نظام سیاسی ناچار به پذیرش شده است.
سلبریتیها جای روشنفکران را گرفتهاند
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی گیلان با بیان اینکه در گذشته ایدهآل ها و معیارهای فرهنگ مطلوب را نخبگان فکری تعیین میکردند، اما اکنون مردم فرصت صحبت کردن به دست آورده اند و سنجش خواستها و نیازهایشان را خودشان تعیین میکنند، گفت: در این فضا نوعی امید و نشاط در حال شکل گیری است.
مدرس دانشگاه اضافه کرد: در جامعهای که نوعی شوک فرهنگی ناشی از ورود به فرهنگ گفت وگو را تجربه میکند، تکانهها و پرسشهای گریزناپذیر شبکههای اجتماعی دامنه خود را در قالب فرهنگ جدید گسترش داده و ظرفیت نخبگی را به شبکههای اجتماعی منتشر کرده است؛ در صورتی که مرجعیت مبتنی بر یک رشته از بنیانها مانند حقیقت، فضیلت، عدالت و... است، اما اینها رنگ باختهاند و امر اقتضایی اهمیت پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه در شبکههای مجازی هنرمندان و ورزشکاران و اصطلاحاً سلبریتیها جای روشنفکران را گرفتهاند و سیطره برندها بر زندگی و کالایی شدن فرهنگ مشهود است، ابراز کرد: مصرف گرایی بر سبک زندگی غلبه کرده، حقیقت و فضیلت جای خود را به منفعت و سود داده، حس پوچی و بیهودگی امور جهان در جامعه غالب شده و جامعه به پسامدرنیته گرایش پیدا کرده است.
فرختار ادامه داد: در گذشته میگفتیم «می اندیشم پس هستم»، اما امروز «گای دوبور» معتقد است که «دیده میشوم پس هستم».
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی گیلان با بیان اینکه براساس چهار عامل کلان «روندها»، «تغییرات فرهنگی و اجتماعی»، «تحول در سپهر معرفتی» و «تحولات گفتمانی و پارادایم» جامعه دچار نوعی نئوپراگماتیسم شده و امر اقتضایی مهم برشمرده میشود، گفت: براساس نظریه «فوئرباخ» خودبیگانگی انسان سبب میشود که کمالات و ارزشهایی که باید در خودش جست وجو کند را در آسمان ترسیم و آن را پرستش کند. در واقع جامعه نیز ارزشها را در دنیای پر از سلبریتیها و ستارههای هنری و ورزشی جست وجو میکند که شکل جدیدی از پوپولیسم و مرجع پرستی را ایجاد کرده است.
وی با بیان اینکه گروههای مرجع می توانند اطلاعات را تحلیل و به رشد آگاهی اجتماعی کمک کنند، متذکر شد: شبکههای مجازی که عامل مهم در انسجام، آگاهی و بلوغ اجتماعی است، اگر در اختیار افراد شهرتطلب قرار گیرد، موجب آسیب امید اجتماعی میشود، زیرا آگاهی زمانی ارزشمند است که انسان مجهز به یک تئوری و نظام تحلیلی باشد؛ لذا هجوم داده ها موجب پریشانی ذهن خواهد شد.
فرصت اصلاح و تحول را فراهم کنیم
این مسئول فرهنگی اضافه کرد: متاسفانه فضای مجازی انباشته شده از تحلیل های بدبینانه و نگرانکننده است و سیاهنمایی اوضاع جامعه را به سوی کرختی روانی، سوق و حساسیتها را کاهش میدهد و از سوی دیگر مصونیت برای برخی از مسئولان ایجاد میکند، زیرا میبینند که همه جا اوضاع چنان بد است که اگر خطایی از آنان آشکار شود اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
فرختار بیان کرد: ما باید فرصت اصلاح و تحول را فراهم کنیم، در حالی که فشار اجتماعی ظرفیت اصلاح را پایین میآورد و امید اجتماعی را تخریب میکند. زمانی که ذخیره امید اجتماعی پایان یابد، نوبت به درهمریزی و آشفتگی امور میرسد و در این شرایط حتی سرمایه ارزشمند انسانی نیز در معرض تخریب و نابودی قرار میگیرد.
وی با تصریح بر اینکه مقابله با تغییر کارکردهای نوپدید ارتباطی، تنها با آمادگی و میزان پذیرش جامعه میتواند کنترل و مهار شود، گفت: این امر به صورت ایجابی و از طریق تدوین اخلاق و فرهنگ محقق میشود؛ نه به شکل سلبی و ایجاد ممنوعیت و محدودیت فراگیر.
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی گیلان اظهار کرد: ما میتوانیم از بسترهای فضای مجازی مانند توئیتر، اینستاگرام و تلگرام استفاده کنیم و انسجام اجتماعی، امید، ایمان و عشق را که شاکله روانی ما را شکل می دهد تقویت کنیم و با تبدیل کردن اشتیاق و میل به تغییر به هدفگذاری، برنامهریزی و مسئولیتپذیری، موجی از امید اجتماعی را در دل جامعه به وجود آوریم.
مدرس دانشگاه با تأکید بر نیازمندی جامعه به پیامهای قاطع، سریع و شفاف، خاطرنشان کرد: هر چه رسانهها در ارائه مطالب معتبر جدیت داشته باشند، بین مخاطبان از مقبولیت و اعتماد بیشتری برخوردار خواهند بود و واکنش تودهوار و سطحی نسبت به پیام های شبکههای اجتماعی کاهش خواهد یافت و عکسالعمل مردم قابل پیشبینی تر میشود.
انتهای پیام